پذيرش > Articles en Persan > تهران. رهپویان ناسیونالیست جوان ایران .



تهران. رهپویان ناسیونالیست جوان ایران .
11.09.2005

27 سال تمام است که ملت ایران روزهای بیم و امید و مرگ و زندگی را با تمام وجود خود لمس کرده اند و در این رهگذر؛ برای زسیدن به شرایط مطلوب زندگی و به تعبیر روز؛ برقراری دموکراسی و عدالت اجتماعی، بهای گزافی پرداخته اند.



هر روز برنامه ای تازه و نمایشنامه ای جدید برپا شد تا مردم را سرگرم و از هدف اصلی منحرف کند. یک روز اصلاح طلبان با تبلیغات اپوزوسیون خارجی برای هشت سال بازی دادن ملت علم شد. یک روز مردی آسمانی با قوای خارق العاده نقش سوپرمن ایران را عهده دار گشت. یک روز دیگر گنجی ها را علم کردند تا نفس مبارزات را خوب بگیرند. زمانی تلخی صلح نوبل پرده دار سرگرمی مردم گشت و عجب اینکه تمام این برنامه ها از خارج سازمان دهی و هدایت شد و صدای کسی هم به مخالفت در نیامد.

ملت بینوای ایران فهمید از خارج کسی دلش به حال او نسوخته و باید خودش فکری به حال درماندگی خود نماید. حال چه باید کرد که تمام شیوه های درست را اشتباهات عده ای بی تجربه مغرور، به غلط آزموده اند و مجال اعتماد برای کسی نمانده؟

بهترین شیوه و مناسب ترین روش، تحریم انتخابات بود تا پروژه فریبنده انتخابات برای همیشه به زباله دان تاریخ سپرده شود و نقاب فریبنده اصلاح طلبی از چهره حاکمیت دیکتاتور ایران برداشته شود. وقتی این قسمت از نمایشنامه با موفقیت به اجرا در آمد؛ حال نوبت به نافرمانی های مدنی بود تا به واسطه آن؛ اقتدار حکومت زیر سوال رود و مردم به مرز خودباوری تازه ای برسند. الان روشهای مختلف نافرمانی های مدنی در ایران در حال افزایش است. از اعتراض کارکنان شرکت واحد با روشن نگاهداشتن چراغ های اتومبیل خود گرفته تا عدم حضور کارگران در مراکز بیگاری بی جیره مواجب دولتی و خصوصی. از شعار نویسی های گسترده خیابانی و این روزها اتوبان های بین راه تا پخش و تکثیر اعلامیه ها و فراخوان ها و .... تصمیم همگانی مبارزان درون مرزی بر آن شد که با آغاز سال تحصیلی، اقدام به اعتصابات همه گیر و همه جانبه نمایند. فکرش را هم نمی کردیم تا این حد با استقبال عمومی مواجه شویم. هر چه به ارگان ها و نهادها و گرو ههای خارج از کشور نوشتیم و از آنها خواستیم فقط بلندگوی تبلیغاتی ما باشند؛ اثری نداشت. و ما نفهمیدیم اصلا وجود این همه رادیو تلویزیون و گروه های اسم و رسم دار به چه کار می آید زمانیکه حتی حاضر به هزینه کردن دقایقی از روز برای پخش درخواست هم وطنان درون مرزی خود نبودند. کار به همین جا ختم نشد. کارشکنی های برون مرزی هم شروع شد. و انگار که هفتاد میلیون ایرانی داخل کشور نشسته اند تا هر زمان شماخارج نشین ها اراده کردید به میل شما برقصند و از هستی خود برای آزمایش پروژه های شما هزینه کنند.

ستاد هماهنگ کننده ای برای سامان دهی به برنامه اعتصابات به وجود نیامد و ما باز هم مجبور شدیم از جوانان خود برای اینکار هزینه کنیم. ریسک بزرگی بود. بچه های بی دفاع ما باید به جای بلندگوهای تبلیغاتی برون مرزی؛ شبانه کار پخش و تکثیر برنامه اعتصاباتی را که خودشان برنامه ریزی کرده بودند؛ انجام دهند. در این راه جوانان زیادی گرفتار دردسر شدند. جوانانی که مثل اکبر گنجی آدم کش نبودند تا اپوزوسیون برون مرزی از آنها حمایت کند.

قدر مسلم اینکه ما نتوانستیم آنطور که می خواستیم در مورد برنامه خودمان تبلیغ کنیم. چون بر خلاف انتظار از سوی مخالفان برون مرزی هیچ گونه حمایت نشدیم. اما تا آنجا موفق شدیم که بسیاری از هم اکنون به استقبال اعتصابات رفته اند. الان ماموران سرکوبگر حکومت، در مورد برنامه هایی که نمی دانند چیست آنقدر وحشت کرده اند که طرح های ضربتی خود را قبل از موعد رسمی شروع اعتصابات آغاز کرده اند. بر عکس آنچه شما فکر می کنید این اقدامات حکومت که نشانگر ضعف و زبونی اوست، روحیه جوانان ما را بیشتر تقویت می کند. چون به چشم خود می بینند که حکومت سرکوبگر دیکتاتور؛ از کوچکترین اقدام مبارزان داخل کشور چگونه دچار ترس و وحشت می شود.

ما که راه خودمان را انتخاب کرده ایم. موتور مبارزات را آنطور که فکر کردیم درست است روشن کردیم. مهم نیست که تا چه حد از سوی برون مرز حمایت می شویم. حتی مهم نیست نتیجه چه باشد. ما به کار خودمان ایمان داریم و به عنوان کلام آخر خطاب به شما که هر اقدام برنامه ریزی شده از داخل کشور را کوچک می شمارید و فقط خودتان را باور دارید جمله ای از مسیح را می نویسیم:

»
آنچه امروز در تاریکی از گفتن آن بیم داریم فردا در روز روشن شنیده خواهد شد.«

پیروزی از آن ماست چون ما برای راستی مبارزه می کنیم و نور همیشه بر تاریکی غلبه خواهد کرد. در نهایت سپاسگزاریم از آن تشکل بزرگ جهانی برونمرزی ... که با همه گرفتاری هایش به هم میهنان دربند خود آنقدر بها داد که با تمام امکانات از ما و برنامه هایمان پشتیبانی کامل نمود. به امید روزیکه بتوانیم در کشور عزیزمان ایران، پذیرای حضور گرمشان باشیم.

پاینده ایران عزیزمان.

ارسالی از ایران. تهران. رهپویان ناسیونالیست جوان ایران.

rahpouyan@hotmail.com