پذيرش > Articles en Persan > تيمسار ارتشبد اويسی تا آخرين لحظه به شاه وفادار ماند



تيمسار ارتشبد اويسی تا آخرين لحظه به شاه وفادار ماند
07.02.2006

سياست های استعمار گر غربی همواره در صدد تضعيف ايران در صحنه سياست بين المللی بوده و برای رسيدن به اين منظور از هيچ توطئه ای فرو گذار نکرده اند. اين سياست های ويرانگر در ايران قريب به حدود بيش از 300 سالتوسط سياست استعمار گر انگليس اعمال می شده . امروز هم همچنان ادامه دارد و در آينده نيز تغير نخواهد کرد.



بخشی از اين سياست ها توسط جرائد و نشريات خودشان جهت گمراه کردن افکار عمومی بين المللی و بخشی دريگر که مربوط به داخل ايران می شود توسط خود ايرانی ها انجام می گيرند. اين روش ها عبارتند از:

وارونه جلوه دادن حقايق و توسعه و رواج خرافات مذهبی در سطح گسترده ای از توده مردم

شايعه پراکنی های دروغين

بدنام کردن شخصيت ها و افراد وطنپرست بطرق مختلف

رواج رشوه خواری

وبالاخره تهديد و در نهايت کشتن افراد، بطوريکه ديگر هيچ سدی در راه تاخت و تاز و غارت آنها وجود نداشته باشد و مملکت به چنين روز سياهی بيافتد که امروز ايران ما درچار آن شده است.

اين نامش سرنوشت نيست؛ تا روزی که ايرانيانی وجود داشته باشند که متعلق بودن به اين يا آن سازمان اطلاعاتی خارجی مثلا عضو بودن در فراماسونی و يا خلاصه سر سپردگی به خارجی را جزو افتخارات زندگی خود بدانند؛ نجات يافتن از مصيبت هایی نظير جمهوری اسلامی و يا رژيم هائی نظير آن کاری بس دشوار و حتی غير ممکن می نمايد.

ارتش شاهنشاهی ايران تا آخرين لحظه به شاه وفادار ماند ولی بطرز نا جوانمردانه ای قربانی همين توطئه ها و دسيسه هائی شد که قبلا ذکر کردم.

تيمسار ارتشبد اويسی يکی از بهترين فرماندهان اين ارتش محسوب میشد. وی که سرعت عمل و قدرت فرماندهی خود را در سرکوب اولين فتنه خمينی يا بقول خود وی "معرکه خمينی" در 15 خرداد 1342 با کمترين تعداد تلفات ممکن نشان داده بود؛ در مقام حافظ واقعی تاج و تخت ايران محسوب می شد. ولی جرائد خارجی آن زمان با سوء نيت زياد او را "قصاب تهران" ناميدند.

در سال 1357 دوباره ايران در اثر تحريکات خارجی دستخوش هرج و مرج و نا امنی می شود. خارجی يعنی -انگليس و آمريکای کارتر- برای هر چه زودتر به هدف رسيدن خويش يعنی —واژگونی حکومت سلطنتی ايران— ابتدا به دست شاه، اويسی را که بازوی اجرائی نيرومند ارتش شاهنشاهی محسوب می شد مجبور به ترک وطن می کند و بعد خود شاه را هم که مهمترين مانع به ثمر رسيدن انقلابشان بود نا چار به ترک ايران می نمايد. و از آنجا که چند سال بعد از پيروزی انقلاب نکبت بار ضد ايرانی پروژه انگليس و آمريکا هنوز عده زيادی از ايرانيان چشم اميد به اويسی داشتند دست خارجی اينبار او را در پاريس توسط آدمکشان به ضرب گلوله از پای در می آورد.

کامران محسنی

پاريس 18 ژانويه 2006

WWW.IRAN-RESIST.ORG