پذيرش > Articles en Persan > ارکان انقلاب سفید



ارکان انقلاب سفید
06.02.2006

بر اين اساس، آنچه در سال های 1978 و 79 در ايران انجام گرفت يک انقلاب نبود، بلکه يک ضد انقلاب بود، برای بازگرداندن آن ساختار قرون وسطائی که 60 سال پيش از آن رضا شاه با آن به مبارزه برخاسته بود.

و اين ضد انقلاب ظاهرا توانست چرخ زمان را به مدت لااقل 60 سال به عقب برگرداند.

از امير ش. از تهران



در اين نوشتار می خواهم ياد آوری کنم که:

سال 2006 در تاريخ ايران معاصر سالی استثنائی است، زيرا ياد آور يکصدمين سال انقلاب مشروطيت سال 1906 مردم ايران است. انقلابی که به همت آزاد انديشان و آينده نگران مبارز کشورمان صورت گرفت و به بهای قربانيان فراوانی که از آنان گرفته شده و سرکوبگريهائی که دشمنان داخلی و خارجی عليه آنها انجام دادند، سر انجام به ثمر رسيد. WWW.IRAN-RESIST.ORG

شرط الزامی و تخطی نا پذير تحقق يک دموکراسی واقعی در هر کشوری، اين است که آن کشور از اقتصادی نيرومند و سالم برخوردار باشد، و تا وقتيکه چنين پشتوانه ای برای آن تامين نشده باشد دموکراسی آن دموکراسی گرسنه ها و فقير ها، يعنی دموکراسی تشريفاتی بيشتر نخواهد بود.

WWW.IRAN-RESIST.ORG

در سال 1922 ميلادی، ايران و ايرانيان با روی کار آمدن حکومت پهلوی در ايران آزمايش شکست خورده مشروطيت را با پی ريزی يک اقتصاد مدرن و منطبق با شرائط جهان قرن بيستم، و نه شرائط قرون وسطائی دوران قاجار، پايه های يک انقلاب واقعی يعنی تبديل شدن به يک قدرت منطقه ای بطور موفقيت آميز را تجربه کرد؛ قدرتی که در ستون فقرات دنيای غرب احساس شد و لرز بزرگی بر اندام آنها افکند.

WWW.IRAN-RESIST.ORG

آنچه در سال 1357 در ايران پيشرو و پويا و بسيار موفق آنروز روی داد و به اصطلاح انقلاب 22 بهمن نام گرفت ازهمه جهات يک بازگشت قهقرائی به سوی قرون وسطی بود، از نظر اقتصادی نيز پيروی از اين فلسفه نبوغ آميز رهبر کبير انقلاب بود که "اقتصاد مال خر است، و اسلام از اين شوخی ها ندارد".

WWW.IRAN-RESIST.ORG

ميان آنچه انقلاب مشروطيت يکصد سال پيش ايران اعلام کرد و در دنباله آن به استناد تاريخ دو مرد تاريخی در دوران پلوی بنيان انقلاب پيشروئی را در ايران گذاشتند که با آنچه در 27 سال پيش انقلاب اسلامی ايران ناميده شد، بصورتی بکلی خلاف انتظار، تفاوت هست.

WWW.IRAN-RESIST.ORG

بگذاريد اين تفاوت را از زبان کسی که منطقا هيچ ايرانی توقع شنيدن آنرا از جانب چنين کسی ندارد، بشنويم. زيرا وی سالها سفير تام الاختيار کشوری بوده است که ايرانيان آن را در پشت سر همه آخوند ها و همه توطئه ها و دسيسه های مذهبی خاور ميانه و بخصوص ايران ديده اند و همپنان می بينند. وی در يکی از ديدار های خود با محمد رضا شاه پهلوی، با لحن ظاهرا شوخی از شاه شنديده بود: "عجيب است که غالب مردم ايران معتقدند که اگر ريش يک آخوند عاليمقام را بالا بزنند زيرا آن خواهند خواند Made in England" .همين "سفير کبير فقيد" علياحضرت ملکه انگلستان، که نقشی اساسی در وا داشتن شاه به خروج از ايران ايفاکرد؛ يعنی Sir Anthony Parsons در کتابی بنام "غرور و سقوط" که بعد از مرگ محمد رضا شاه در سال 1984 در لندن منتشر کرده است می نويسد:

WWW.IRAN-RESIST.ORG

"در تمام کتاب خودم، در اشاره به حوادث سال 1979 ايران اصطلاح انقلاب را به کار بردم، زيرا وسعت آن زلزله سياسی که در آنزمان در اين کشور روی داد کمتر از انقلاب فرانسه و انقلاب روسيه نبود. و با وجود اين، با ارزيابی عميق تری در اينباره، ميتوانم صريحا اظهار عقيده کنم که از چهار قرن پيش تا به امروز تنها يک انقلاب واقعی در ايران صورت گرفته است، و آن انقلابی است که به دست رضا شاه پهلوی آغاز شد و بدست محمد رضا شاه ادامه يافت، زيرا در تعبير من مفهوم يک انقلاب از ميان بردن يک نظم کهنه اجتماعی و برقراری يک نظم تازه و کاملا مخالف با نطام کهنه شده پيشين است، و اين درست همان کاری است که به دست رضا شاه انجام گرفت. در اجرای اين انقلاب، بافت سياسی کهنه ايران تغيير يافت. ارتشی مدرن با معيار های امروزی بوجود آمد که عنصر اصلی استقرار امنيت و استحکام سازمان های کشوری بود. قدرت ارتجاعی طبقه روحانيون تضعيف شد و يک دولت مرکزی نيرومند با سازمان های حکومتی دنيای نو بوجود آمد. و مهمتر از همه قدم های نخستين به جانب تبدليل سيستم قرون وسطائی اقتصاد بازار به يک سيستم اقتصاد مدرن صنعتی برداشته شد. اين تحول بخصوص در دوران فرزند او، محمد رضا شاه، در ابعادی بسيار وسيع تر و با شتابی بسيار بيشتر ادامه يافت، بطوری که ايران از صورت يک کشور عقب مانده کشاورزی بصورت کشوری با اقتصاد نيرومند و با سرويس های مصرفی و صنايع بنيادی پيشرفته و در عين حال برخوردار از آموزش عمومی و خدمات فراگير بهداشتی در آمد."

WWW.IRAN-RESIST.ORG

بر اين اساس، آنچه در سال های 1978 و 79 در ايران انجام گرفت يک انقلاب نبود، بلکه يک ضد انقلاب بود، برای بازگرداندن آن ساختار قرون وسطائی که 60 سال پيش از آن رضا شاه با آن به مبارزه برخاسته بود. و اين ضد انقلاب ظاهرا توانست چرخ زمان را به مدت لااقل 60 سال به نفع بيگانگان بخصوص انگلستان و کشور های استعمار گربه عقب برگرداند. و بازيگر اين تئاتر سياسی قرن ملايان و مذهبيون و به اصطلاح روشنفکران بوده اند.

WWW.IRAN-RESIST.ORG

آنچه در پيوست می بينيد نمادی از يک انقلاب است که به حق بايستی آنرا بزرگترين انقلاب به نفع مردم دانست نه آنچه در 22 بهمن 1357 - 2537 - رخ داد.

WWW.IRAN-RESIST.ORG

ح-ک


برگرفته از کتاب پاسخ به تاریخ نوشته اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی- آریامهر. بخش سوم :انقلاب سفید.

- جمع آوری متون ،تایپ و تصاویر الحاقی با یاری واحد انتشارات درونمرزی اتحاد جهانی...-

ارکان انقلاب سفید:

تا 1953 دوازده سال می گذشت که برای بقای ایران جنگیده بودم. قصد داشتم 25 سال دیگر برای تامین بقا و پیشرفت کشور وقت صرف کنم و اینک مایلم مراحل اساسی این مبارزه را تشریح کنم. در سرتاسر این مدت همواره تنها به یک هدف فکر می کردم که نه فقط هرگز آن را پنهان ننموده ام بلکه بر عکس علنا درباره اش سخن گفته ام و آن هدف این بود که ایران را به ملتی متجدد مبدل سازم و نخست رفاه مادی ملتمان را به صورتی فراهم اورم که روی کره خاکی شایسته داشتن آن می باشند و در همان حال، آرمان های اخلاقی و روحی انان را تقویت و حفاظت کنم.

نخستین هدف ها:

می دانستم که خواسته هایم با منافع نیرومند کسانی که حیاتشان به فقر و جهل مردم وابسته است در تضاد می باشد. ولی به رغم فشارهای خارجی و بی ایمانی و تخصیص نادرست منابع مالی عمومی و بی لیاقتی بعضی از حکومت هایمان، سرسختانه به تعقیب وظیفه ای که متعهد به آن بودم ادامه دادم. طی سی وهفت سال هیچ چیز مرا از انجام وظیفه ام باز نداشت نه گلوله تپانچه و نه رگبار مسلسل.

در سال 1943 با وجود جنگ جهانی که در جریان بود و با وجود مشکلات دردناکی که بر من هجوم آورده بود تاکید کردم با توجه به موجبات واقعی و ریشه های بدبختی های عمیقمان باید به این پنج هدف برسیم:

  • نان برای همه
  • مسکن برای همه
  • پوشاک برای همه
  • بهداشت برای همه
  • آموزش و پرورش برای همه

از تذکر این اهداف به دولت هایی که در پی هم آمدند و رفتند هرگز فروگذار نکردم و سرانجام ناچار شدم حصول این اهداف را با انقلاب سفید بر آنها تحمیل کنم.

باید به خاطر داشت که تا تحولات 1960 من به جز فرماندهی کل قوا قدرت قانونی دیگری نداشتم. به محض اینکه قدرت انحلال پارلمان را به دست آوردم یعنی پس از سقوط مصدق می توانستم مراقب باشم که دولتهای جدید و میهن پرستی سر کار بیایند.

با تعقیب 5 هدف فوق رفته رفته برنامه کامل تر و پر محتوی تری را طراحی کردم و در عین حال ضرروی ترین نیازها و و اقعی ترین امکاناتمان را در نظر گرفتم. به این ترتیب بود که نوزده اصل انقلاب سفید یکی پس از دیگری شکل گرفتند.

سرانجام تراز پرداخت ها متعادل شد.

می دانیم که چرا نخستین برنامه هفت ساله ما که می بایست بین سالهای 1949 تا 1956 عملی گردد فروپاشید. ایران برای مصدق ویرانگر بهای گزافی پرداخت کرد.

دومین برنامه هفت ساله که در سال 1954 آ؛از شد حاوی بخشی از برنامه اول بود و هزینه آن در حدود 70 میلیارد ریال -اندکی کمتر از یک میلیار دلار- برآورد شده بود. در اصل برنامه دوم نیز می بایست از درآمد نفت تامین مالی بشود و لذا می بایست از منابع نفت و گازمان به نحو صحیحی بهره برداری کنیم و میان درآمد و هزینه تعادل برقرار شود. با وقوف بر این نکته برای تحقق برنامه به مدرنیزه کردن زیر بنای کشاورزی اولویت داده بودم. به همین جهت ایجاد سدها و نیروگاه های هیدروالکتریک و شبکه کاملی از کانال های آب رسانی و کارخانه های تولید کود شیمیایی در اولویت قرار گرفتند. طول خط آهن ما تا سال 1985 سه برابر شد در همان سال ما 5000 کیلومتر راه آسفالته و 30000 کیلومتر جاده های درجه دو داشتیم. به علاوه اینها، 2400 کیلومتر از خطوط لوله سراسری ایران نیز مورد بهره برداری قرار گرفت.

می شد گفت که ایران به یک کارگاه بزرگ ساختمانی تبدیل شده بود.

در همان سال نه تنها دیگر کسری تراز پرداخت نداشتیم بلکه برای نخستین بار در تاریخ ایران جدید مازاد مثبتی هم در آن دیده می شد. ارزش صادرات مان 4 میلیارد ریال بیش از وارداتمان بود.

اصلاحات ساختاری

در کتاب انقلاب سفید چنین نوشته ام:

"ما شیوه اختناق افکار و سلب آزادی های فردی و اجتماعی را برای پیشرفت ظاهری خود برنگزیده ایم. به عکس آنچه ما به عنوان اصول کار خویش برای آینده در نظر گرفته ایم اصلاحات وسیع اجتماعی، سازندگی اقتصادی، توام با اقتصاد دموکراتیک، پیشرفت های فرهنگی، همکاری بین المللی، احترام به معتقدات معنوی و به آزادی های فردی و اجتماعی است...."

در 9 ژانویه 1963 در برابر اولین کنگره تعاونی های کشاورزی که در تهران تشکیل شد نخستین شش اصل لازم برای انقلاب را ارائه نمودم:

  • اصلاحات ارضی: تقسیم زمین میان کسانی که در آن کار می کنند.
  • ملی کردن جنگل ها و مراتع
  • تبدیل کارخانه های دولتی به شرکت های سهامی و فروش سهام آنها به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی
  • مشارکت کارگران در سود کارخانه ها
  • اصلاح قانون انتخابات. مشارکت همگانی و به خصوص زنان در انتخابات.
  • ایجاد سپاه دانش از سربازان وظیفه فارغ التحصیل تا در روستاها به تدریس بپردازند.

این برنامه در اصل برنامه ای عملی بود و در پاسخ به نیازمندی های ما و متناسب با ذهنیت و سنت هایمان و بر اساس اهمیت طراحی شده بود. این شش نکته یا اصل با سیزده اصل دیگر که نخست بر اساس امکاناتمان و سپس در پاسخ به نیازهای تازه ای که از این رهگذر پیدا شده بود کامل گردید:

  • ایجاد سپاه بهداشت. -21 ژانویه 1964-. دانشجویان فارغ التحصیل پزشکی و دندان پزشکی مشمول خدمت وظیفه و پرستاران و غیره به رایگان به خدمت و آموزش در روستاها می پرداختند.
  • ایجاد سپاه ترویج و آبادانی( 23 پتامبر 1964) مشمولان وظیفه برای مدرنیزه کردن کشاورزی در روستاها و شهرها به خدمت می پرداختند.

اعضای این سه سپاه مشترکا به سپاهیان انقلاب مشهور شدند. زنان و دختران داوطلب به آنان کمک می کردند. در قانون پیش بینی شده بود که در صورت کمبود داوطلب دختران جوان برای خدمت به میهن در یکی از سپاه ها به خدمت احضار شوند ولی همیشه داوطلب کافی، و اگر نگوییم بیش از اندازه موجود بود.

  • تاسیس دادگاه های روستایی مشهور به خانه های انصاف
  • ملی شدن آب ها
  • نوسازی و عمران شهری با همکاری سپاه ترویج آبادانی
  • انقلاب اداری و آموزشی

در 1975 این اصول اضافه شد:

  • فروش تا حداکثر 49 درصد سهام کارخانه های بزرگ به کارگران. سهام این کارخانه ها را کارگران با استفاده از اوراق قرضه دولتی که به آنان داده می شد خریداری می کردند و از محل درآمد کارخانه این وام را می پرداختند. -ماه اوت-
  • حمایت از مصرف کننده. مبارزه با تورم و گرانفروشی از طریق کنترل قیمت ها.
  • آموزش و پرورش رایگان و اجباری هشت ساله و ادامه آن مشروط به اینکه فارغ التحصیلان مازاد این هشت سال را که در دبیرستان و دانشگاه ها تحصیل کرده اند به کشور خدمت کنند.-ماه دسامبر-
  • تغذیه رایگان برای مادران نیازمند و نوزادان تا سن دو سالگی.-ماه دسامبر-
  • شمول تامین اجتماعی و مستمری دوران پیری به همه ایرانیان .-ماه دسامبر-

و سرانجام در سال 1977 دو اصل جدید دیگر هم به کار گرفته شد:

  • مبارزه با معاملات سوداگرانه ارضی و اموال غیرمنقول. این اصل به منظور جلوگیری از افزایش بی رویه قیمت زمین و آپارتمان و اجاره بها و ... بود.
  • مبارزه با فساد و رشوه خواری.

ارکان انقلاب سفید